در این پست می بینید : ویژه نامه شهادت امام محمد باقر(ع)
سبکهای جدید از تمام مداحان
اطلاع رسانی هیئت شیفتگان ابالفضل
اسکرین سیور های مربوط به شهادت باقرالعلوم (ع)
مراسم هفتگی شیفتگان اباالفضل با مداحی
کربلایی ایمان زینعلی
در امامزاده ابراهیم ساعت هفت برگزار میگردد...
در عزای حضرت باقر (ع)
![]() | مرثيه | Play | Download |
![]() | مرثيه 1 | Play | Download |
![]() | مرثيه 2 | Play | Download |
![]() | مرثيه 3 | Play | Download |
![]() | مرثيه 4 | Play | Download |
![]() | مرثيه 5 | Play | Download |
![]() | مرثيه 6 | Play | Download |
![]() | مرثيه 7 | Play | Download |
![]() | مرثيه 1 | Play | Download |
![]() | مرثيه 2 | Play | Download |
![]() | مرثيه 3 | Play | Download |
![]() | مرثيه 4 | Play | Download |
![]() | مرثيه 5 | Play | Download |
وصیت امام باقر علیه السلام
شیخ کلینى در کتاب کافى به سند خود از امام رضا علیه السلام روایت کرده است که امام باقر علیهالسلام به هنگام احتضار فرمود: هنگامى که بدرود حیات گفتم زمین را برایم بشکافید و قبرى مهیا کنید پس اگر به شما گفتند براى رسول خدا لحد بوده است، تصدیق کنید. نگارنده: این فرمایش بدان دلیل بوده است که امام باقر علیه السلام شکافتن زمین را از برخى جهات بهتر مىدانسته اگر چه فضیلت لحد بالاتر بوده است. کلینى به سند خود از امام صادق علیه السلام نقل کرده است که فرمود: پدرم هر آنچه از کتب و سلاح و آثار و امانات انبیاء در نزد خود داشت، به من به ودیعت سپرد. پس چون لحظه وفاتش فرا رسید به من گفت: چهار شاهد فرا بخوان. من چهار تن از قریش را دعوت کردم که یکى از آنان نافع مولاى عبدالله بن عمر بود. پس به من فرمود: «بنویس این چیزى است که یعقوب فرزندانش را بدان وصیت کرد که اى فرزندانم، خداوند دین را براى شما برگزید، پس نمیرید مگر آن که تسلیم رضاى خداوند باشید.»و وصیت کرد محمد بن على به جعفر بن محمد و به وى فرمان مىدهد که او را به جامه بردى که هر جمعه در آن نماز مىخواند کفن کند و عمامهاش را بر سرش بندد و قبر او را چهار گوشه و با فاصله چهار انگشت از زمین بلندتر قرار دهد و در موقع دفن بندهاى کفن او را باز کند. سپس به شهود فرمود: بازگردید خداوند شما را رحمت کند!امام صادق علیه السلام گفت: به پدرم گفتم: اى پدر! در این وصیت چه بود که بر آن شاهد طلب کردى؟ فرمود: پسرم! خوش نداشتم پس از من با تو به نزاع برخیزند به این بهانه که به تو وصیت نکردهام و مىخواستم بدین وسیله حجت و دلیلى براى تو قرار داده باشم. در حقیقت امام مىخواست به این وسیله همگان بدانند که جعفر بن محمد علیهماالسلام، وصى و جانشین و امام بعد از اوست.کلینى در کافى به سند خود از امام صادق علیه السلام روایت کرده است که فرمود: پدرم روزى در ایام بیماریش به من گفت: پسرم گروهى از قریشیان ساکن مدینه را بدین جا فراخوان تا آنها را گواه بگیرم. من نیز چنین کردم. پس امام در حضور آنان به من فرمود: اى جعفر هنگامى که من دنیا را وداع گفتم مرا بشوى و کفن کن و قبرم را چهار انگشت بالاتر از زمین قرار ده و بر آن آب بپاش. چون گواهان رفتند به پدرم عرض کردم: اگر مرا (در خلوت هم) به این کارها امر مىکردى، انجام مىدادم. چرا خواستى تا عدهاى را به عنوان شاهد به نزدت بیاورم؟ فرمود: پسرم مىخواستم با تو نزاع نکنند. (یعنى در امامت و خلافت از پس من با تو نزاع نکنند و بدانند که تو وصى منى) . کلینى در کافى به سند خود از امام صادق علیه السلام نقل کرده است که فرمود: پدرم در وصیتش نوشته بود که وى را در سه جامه کفن کنم. یکى رداى جمرهاى او بود که در روز جمعه با آن نماز مىخواند و دو پیراهن دیگر . پس به وى عرض کردم: چرا اینها را مىنویسى؟ فرمود: مىترسم مردم با تو از در نزاع وارد شوند و بگویند او را در چهار یا پنج جامه کفن کن اما تو به گفتار آنان راه مرو. عمامه خودم را بر سرم قرار بده و البته عمامه را جزو کفن محسوب مکن بلکه عمامه از چیزهایى است که بدن را به آن مىپوشانند. شیخ کلینى در کافى به سند خود نقل کرده است که امام باقر علیه السلام وصیت کرد که هشتصد درهم براى برگزارى مراسم سوگوارى او اختصاص دهند و این کار را از سنت مىدانست. زیرا پیامبر مىفرمود: براى خاندان جعفر طعامى فراهم آرید، آنان نیز به وصیتش عمل کردند.
![]() | سخنراني 1 | Play | Download |
![]() | سخنراني 2 | Play | Download |
![]() | سخنراني 3 | Play | Download |
![]() | سخنراني 4 | Play | Download |
![]() | سخنراني 5 | Play | Download |
![]() | سخنراني 6 | Play | Download |
![]() | سخنراني 7 | Play | Download |
![]() | سخنراني 8 | Play | Download |
![]() | سخنراني 9 | Play | Download |
امام باقر علیه السلام در زندان
وجود مقدس امام باقر علیه السلام و روش و حرکات ایشان در مدینه، گرچه مبارزه رو در رو و علنی با دستگاه طاغوتی هشام نبود، ولی همه آن برنامهها نشانه یک نوع مخالفت با آن دستگاه بود، سرانجام هشام تصمیم گرفت تا آن حضرت را از مدینه به شام تبعید کند . مأمورین، آن حضرت را با پسرش امام صادق علیه السلام از مدینه به شام آوردند، و برای اهانت به مقام آن حضرت سه روز به ایشان اجازه ورود به نزد هشام را ندادند، و حتی آنها را در اردوگاه غلامان جای دادند. هشام به درباریان خود گفت: وقتی که محمد بن علی (امام باقر علیه السلام) وارد مجلس شد نخست من او را سرزنش میکنم، وقتی که سکوت کردم شما به اتفاق او را سرزنش کنید. به دستور هشام، به امام باقر علیه السلام اذن ورود دادند، حضرت وارد مجلس شاهانه شد، و با دست به اهل مجلس اشاره کرد و فرمود: اَلسَّلامُ عَلَیکُم، سلام عمومی به همه حاضران کرد و نشست . هشام دید امام باقر علیه السلام سلام خصوصی به او نکرد، به علاوه بی اجازه او نشست، خشمش بیشتر شد و گفت: ای محمد بن علی (علیه السلام)! همواره یک نفر از شما میان مسلمین اختلاف انداخته و مردم را به بیعت خود میخواند و خود را امام میداند، و همین طور به سرزنش امام پرداخت . وقتی که ساکت شد، اهل مجلس طبق توطئه قبل به سرزنش آن حضرت پرداختند؛ پس از آن که همه ساکت شدند، امام باقر علیه السلام بر پا ایستاد و فرمود: ای مردم کجا میروید و شما را کجا میبرند؟ خداوند اولین افراد شما را به وسیله ما راهنمایی کرد و هدایت آخرین افراد شما نیز با ما خواهد بود، اگر شما به پادشاهی چند روزه دل بستهاید، پادشاهی ابدی با ما است، چنان که خداوند میفرماید: وَ العاقبَة لِلمتَّقین؛ «عاقبت برای پرهیزکاران است.»( قصص/ 83) پس از این واقعه هشام دستور داد آن حضرت را به زندان افکندند. ولی طولی نکشید که روش آن حضرت در زندان همه زندانیان را به سوی ایشان جلب کرد. زندانبانان جریان را به هشام گزارش دادند، سرانجام هشام دستور داد آن حضرت را تحت نظر به سوی مدینه بازگرداندند .
امام باقر علیه السلام در بستر بیماری
کلینی به سند صحیح از زراره روایت کرده است که گفت روزی از حضرت امام محمد باقر علیه السلام شنیدم که فرمود: در خواب دیدم که بر سر کوهی ایستادهام و مردم از هر طرف آن کوه به سوی من بالا میآمدند. چون مردم بسیاری در اطراف آن کوه جمع شدند به ناگاه کوه بلند شد و مردم از هر طرف آن فرو میریختند، تا آن که جماعتی بر آن کوه باقی ماندند و این اتفاق پنج مرتبه تکرار شد، گویا آن حضرت این خواب را به وفات خود تعبیر فرموده بود، که بعد از گذشت پنج شب از این خواب به رحمت ایزدی پیوستند. در کافی و بصائر الدَّرجات و سایر کتابهای معتبر روایت کردهاند که حضرت امام صادق علیه السلام فرمود: که پدرم بیماری سختی گرفته بود و بیشتر مردم از بیماری حضرت ترسیدند و اهلبیت آن حضرت به گریه درآمدند که امام باقر علیه السلام فرمود: من در این بیماری از دنیا نخواهم رفت زیرا دو نفر نزد من آمدند و به من چنین خبر دادند. پس، از آن بیماری صحت یافت . امام صادق علیه السلام میگوید پس به پدر گفتم: ای پدر بزرگوار من امروز تو را از همه وقت سالمتر میبینم و ناراحتی در تو مشاهده نمیکنم حضرت فرمود: آن دو نفر که در آن بیماری صحت و سلامت من را خبر دادند در این بیماری به نزد من آمدند و گفتند: در این مریضی به عالم آخرت رحلت مینمایی و به روایت دیگری فرمود: که ای فرزند، مگر نشنیدی حضرت علی بن الحسین (علیهماالسلام) من را از پس دیوار ندا کرد که ای محمد بیا و زود باش که ما انتظار تو را میکشیم . کلینی به سند حسن روایت کرده است که حضرت امام محمد باقر علیه السلام هشتصد درهم برای تعزیه و ماتم خود وصیت فرمود . و به سند موثق از حضرت امام صادق علیه السلام روایت کرده است که پدرم گفت: ای جعفر از مال من برای ندبه کنندگان، وقف کن که ده سال در منا در موسم حج بر من ندبه و گریه کنند و رسم ماتم را تجدید نمایند و بر مظلومیت من زاری کنند . کلینی به سند معتبر نیز روایت کرده است که چون امام محمد باقر علیه السلام به جهان باقی رحلت نمود، حضرت امام صادق علیه السلام فرمود: که هر شب درحجرهای که آن حضرت در آن وفات یافته بود، چراغ میافروختند . شیخ عباس قمی میگویند: که در تاریخ وفات آن حضرت اختلاف است و وفات ایشان در روز دوشنبه هفتم ذیحجه سال صد و چهاردهم به سن پنجاه و هفت سالگی در مدینه مشرفه اتفاق افتاد . شهادت ایشان در ایام خلافت هشام بن عبدالملک بود و گفته شده که آن حضرت را ابراهیم بن ولید بن عبدالملک بن مروان به زهر شهید کرده و شاید به امر هشام بوده است. قبر مقدس آن حضرت به اتفاق پدر و عم بزرگوارش، حضرت امام حسن علیهمالسلام در بقیع قرار دارد .
مهدویت در کلام امام محمد باقر علیه السلام
بیشترین روایات و اخباری که در زمینه معارف دینی و اسلامی به ما رسیده است، از جانب امام باقر و امام صادق علیهماالسلام بوده است زیرا در دوره آن امامان بزرگ فرصتی مناسب فراهم گشت تا آنان بتوانند ظرائف و نکات دقیق دینی را برای هدایت بشریت ارائه نمایند از جمله اموری که در سخنان و گفتار امام باقر علیه السلام به طور کامل مورد تبیین قرار گرفته است، مساله مهدویت میباشد که به جلوههایی از آن اشاره مینماییم:
تسلط کامل حضرت مهدی (عج) بر عالم بی شک نمیتوان حکومت مهدوی را محدود در یک گوشه خاص جهان نمود و حضرت مهدی ارواحنا فداه را به یک نژاد خاص مربوط کرد بلکه آن حضرت متعلق به تمام عالم میباشد و دولت و حکومت وی بر تمام جهان میباشد چنان چه قرآن کریم سیطره آن حضرت را بر تمامی زمین میداند و میفرماید: "ان الارض یرثها عبادی الصالحون"(1)؛ زمین را بندگان شایسته به ارث خواهند برد که امام باقر علیهالسلام در ذیل این آیه میفرمایند: «این افراد (صالحون) همان یاران مهدی(عج) در آخرالزمان خواهند بود.» (2) و در جای دیگر فرمودند: گویا یاران حضرت مهدی را میبینم که بر خاور و باختر گیتی مسلط شدهاند و هیچ چیز در عالم نیست مگر آن که از آنان فرمان میبرد."(3)
ایجاد اقتصادی سالم و مفید در جامعه بشری عدم برنامهریزی صحیح، ویژهخواری، تبعیض و ... از اموراتی هستند که زندگی رفاهی و معیشتی دنیا را فلج میکند و راه یک زندگی متعادل و سعادتمندانه را برای تک تک افراد از میان برمیدارد. به طور حتم اگر منابع و ثروتهای خدادادی با یک برنامهریزی صحیح و همچنین مدیریتی متعهد و کارآمد در کلیه جوامع تقسیم گردد شاهد اقتصادی با برکت و با بازدهی کلان خواهیم بود و این رویه در حکومت حضرت مهدی(عج) به طور کامل محقق خواهد شد. در آن دولت کریمه، هر نیازمندی به آمال و حوائج خود خواهد رسید و آن حضرت چنان بذل و بخشش به افراد جامعه مینماید که حتی پیامبران گذشته چنین کاری را نکردهاند و کار به جایی میرسد که دیگر کسی یافت نمیشود که بتوان به او کمک کرد و همه مردم به تمکن مادی و اقتصادی سرشاری دست خواهند یافت.امام باقر علیه السلام در این باره چنین فرمودند: «حضرت مهدی(عج) در سال دو بار به مردم مال میبخشد و در ماه دو بار امور معیشت به آنها میدهند. تا نیازمندی به زکات باقی نماند . صاحبان زکات زکات خود را نزد فقراء میآورند ولی آنها نمیپذیرند. پس آنها زکات خویش را در کیسههایی قرار میدهند و در اطراف خانهها میگردند تا محتاجی پیدا کنند ولی مردم بیرون میآیند و میگویند: ما احتیاج به پول شما نداریم. سپس آن حضرت چنان دست به بخشش اموال میزند به طوری که تا آن روز کسی این چنین بخشش اموال نکرده باشد.» (4)آن حضرت در جایی دیگر در مورد بهبود وضع معیشتی اجتماع و مردم چنین میفرمایند: «همه اموال جهان در نزد مهدی (عج) گرد میآید آنچه در دل زمین است و آنچه بر روی زمین است آن گاه مهدی (عج) به مردم میگوید: بیایید و این اموال را بگیرید اینها همان چیزهایی است که برای به دست آوردن آنها قطع رحم کردید و خویشان خود را رنجانیدید خونهای به ناحق ریختید و مرتکب گناهانی شدید.» (5)
رشد عقلی و تکامل معرفتی بشریت یکی از آرمانهای عظیم انبیاء الهی گسترش علم و معرفت در میان مردم بوده است، عقلانیتی که در پرتو آن بتوان به سعادت و پیشرفت کاملی دست یافت. چنان چه حضرت امیرالمومنین میفرمایند: « خداوند به سوی مردم پیامبران را فرستاد تا فطرت آنان را بیدار نمایند و نعمتهای فراموش شده را به آنها تذکر دهد و با آنان اتمام حجت نماید و نیروهای پنهانی و عقول آنان را باور نماید.» (6) از برنامههای اصلی حضرت مهدی نهادینه کردن فرهنگ تعلیم و تربیت دینی و اسلامی و عقل محوری در میان مردم میباشد و ظرفیت علمی و معرفتی آنان را به حد کمال خواهند رسانید. این مطلب را در حدیثی از امام باقر علیه السلام چنین میخوانیم: «قائم ما به هنگام قیام نیروهای عقلانی مردم را تمرکز میدهد و منت الهی خویش را بر سر مردم خواهد گذاشت و خردها و دریافتهای عقلی را به کمال میرساند و دانش آنان را گسترش میدهد.» (7)در حکومت عدل جهانی دیگر ضعف و خلاء فکری و معرفتی وجود ندارد و ریز و درشت اجتماع از منابع سرشار علمی و عقیدتی سیراب میشوند و حتی زنان خانهدار نیز از آن بیبهره نمیمانند. امام باقر علیه السلام در این باره فرمودند: «در زمان حکومت مهدی (عج) به همه مردم حکمت و علم میآموزند تا جائی که زنان در خانهها با کتاب خدا و سنت پیامبر قضاوت میکنند. قرآن کریم حضرت مهدی را به آب گوارایی تشبیه میکند و میفرماید: «قل ارایتم ان اصبح ماءکم غورا فمن یاتیکم بماء معین» (8) ؛ اگر آب حیات شما در زمین فرو رود چه کسی آن آب روان را برای شما خواهد آورد؟ که امام باقر علیه السلام در حدیثی زیبا این آب گوارا را به وجود مقدس حضرت مهدی و گسترش علم و معرفت و کمال در میان بندگان خدا تاویل مینمایند و هم چنین میفرمایند: «این آیه در باره امام قائم نازل شده است یعنی کیست که امام شما را آشکار کند که شما را از آسمان و زمین آگاه سازد و از حلال و حرام و آمین خدا مطلع کند.»(9) امید است که خداوند متعال همه ما را از دوستان و یاران آن حضرت در غیبت و ظهورشان مقرر فرماید.